کرم سبز برگخوار برنج
...

Naranga aenescens Moore

کرم سبز برگخوار برنج، در مرحله رویشی به مزارع برنج خسارت می زند و در شرایط آب و هوایی مساعد ، میزان خسارت آن تشدید می شود. این حشره، آفت نسبتاً مهم برنج کشورهای چین ،ژاپن، کره و تایوان است. پازوکی (١٣٦٢) معتقد است این آفت بومی ایران نیست و در اوائل دهه ۱۳۵۰ به شمال ایران وارد شده است. این آفت اولین بار توسط سبزواری در سال ۱۳۵۲ از برنج کاریهای تنکابن جمع آوری شده است. پس از مازندران در بین سالهای ۱۳۵۷ و ۱۳۵۹ در استان گیلان شیوع پیدا کرده است. این حشره در سال ۱۳۶۲ در سطح وسیعی از مزارع برنج استان گیلان حالت طغیانی داشته به طوری که در برخی از مزارع خسارت شدید بوده و سطحی حدود سی هزار هکتار بر علیه این گونه سمپاشی شده است. (موسوی (۱۳۶۴)
مناطق انتشار
این آفت در ویتنام ،چین ،ژاپن ،فیلیپین ،تایوان هندوستان، کره شمالی و کره جنوبی انتشار دارد و در ایران از تمام مناطق برنج کاری استان های گیلان و مازندران جمع آوری و گزارش شده است (پازوکی (۱۳۶۲). ولی تا کنون از سایر مناطق برنج کاری کشور نظیر اصفهان و ایلام گزارش نشده است.
شکل شناسی

حشره کامل
حشره نر به رنگ قهوه ای متمایل به قرمز، عرض بدن با بال باز ١٦ میلیمتر، سر، قفس سینه و بال جلویی به رنگ زرد تیره تا قرمز مات مایل به قهوه ای است. بال جلویی در قسمت قاعده به رنگ مایل به قرمز می باشد. قاعده بال به مقدار جزیی آمیخته با رنگ قرمز عنابی ،نوار اریب میانی به رنگ قرمز است که حاشیه خارجی آن در تاخوردگیهای نیمه میانی گوشه دار شده است. یک نوار اریب دیگر به همان رنگ از رأس بال شروع و تا گوشه عقبی بال ادامه یافته است. در مجموع بر روی بال جلویی، سه خط مکسر و موازی به شکل عدد هشت دیده می شود. سطح زیرین بال جنوبی قهوه ای است (به استثنای نوار باریکی در لبه جلو و لبه عقبی و نوار پهن تری در حاشیه بیرونی که زرد رنگ می باشد).

سطح زیرین بال عقبی، زرد مایل به قهوه ای است. در حشره ماده سر، قفس سینه، شکم و بال جنوبی به رنگ آجری متمایل به زرد است و نوار اریب میانی به لبه جلویی بال جنوبی نمی رسد (در حقیقت هر دو نوار ترمز موجود در بال پروانه نر، در پروانه ماده نیز وجود دارد با این تفاوت که در پروانه ماده این نوارها جابجا و محو شده و به صورت لکه های قرمز متمایل به قهوه ای روشن دیده می شود). بال عقبی به استثناء حاشیه خارجی که زرد رنگ است متمایل به قهوهای خیلی روشن می باشد. سطح زیرین بال جلویی شبیه به بال افراد نر است با این تفاوت که رنگ آن خیلی روشن تر است. سطح زیرین بال عقبی به رنگ زرد روشن می باشد. پازوکی (۱۳۶۲)

تخم

تخم ها تقريباً كروى شکل، به قطر 0/4 میلیمتر و در طرفین جانبی مجهز به خطوط و یا شیارهایی است. تخم ها ابتدا زرد کمرنگ بوده و به تدریج که جنین داخل آن رشد می کند به رنگ قهوه ای در می آیند.

لارو

رنگ عمومی لارو سن آخر سبز روشن و دارای نوارهای طولی در طرفین جانبی بدن است یک خط سبز تیره تر از رنگ بدن در وسط و دو نوار روشن مایل به سفید در دو طرف بدن به موازات خط میانی کشیده شده است این نوارها در برخی از لاروهای سن آخر ناپدید میشود (شكل ۳ – ۱۱ الف و عکسهای ۲۰ و ۲۱ رنگ بدن بین حلقه،ها روشنتر از خود حلقه ها و معمولاً فاقد لکه و نوار است کپسول ،سر صفحه پشتی پیش قفس سینه و صفحه مخرجی قهوه ای روشن می باشد. موهای III و Illa در پیش قفس سینه نزدیک به هم خارج از محدوده پلاک سینه اول و موهای IV و V در روی یک خط فرضی عمود بر محور طولی بدن در روی یک پولک مشترک قرار دارند. در حلقه های دوم و سوم قفس سینه موهای IV و V تقریباً در یک خط عمود بر محور طولی بدن قرار دارند پاهای قفس سینهای کوتاه و نسبتاً کم ،رشد ناخن ها صاف و بدون برجستگی زانویی شکل اولین پای دروغی در مفصل سوم شكمى كاملاً تحلیل رفته و به شکل برجستگی مخروطی کوچکی درآمده است و در سطح آن کروشه فقط به صورت یک زائده کوچک استوانه ای دیده می.شود پای دوم شکمی نسبتاً بزرگتر از پای اول بوده و پاهای سوم و چهارم دارای رشد کافی و قلابهای سطح آن بصورت یک ردیفه .هستند پای کاذب مخرجی روی حلقه دهم قرار گرفته و قلابهای آن یک ردیفه و در جهت طولی قرار دارند موهای I و II در بندهای ۱-۸ شکمی معمولاً روی پولکهای کوچک برجسته قرار دارند موی III در بند نهم شکم به صورت موی نازک درآمده .است طول بدن لارو حداکثر به ۲۵ میلیمتر میرسد پازوکی (۱۳۶۲) لاروها موقع راه رفتن به شکل موجی راه میروند به همین لحاظ به نیم حلقه مشهورند.

شفیره

شفیره های بدون دیاپوز شفیرههای نسل دوم و یا شفیرههای بهاره و تابستانه در ابتدای تشکیل به رنگ سبز روشن بوده و به تدریج به رنگ قهوه ای روشن در می آیند ولی در شفیره های با دیاپوز نسل) سوم یا پاییزه و زمستانه هر دو جنس به رنگ قهوه ای سوخته بوده و شکل آن کشیده ،است سوراخهای تنفسی در طرفين بدن ،واضح كريمستر در انتهای بدن مرکب از دو قلاب مجزا در وضعیت قاعده ای و سه جفت قلاب ،انتهایی جفت آخری بلندتر از دیگران است؛ شفیره های ماده بزرگتر و حجیم تر از شفیرههای نر و وضعیت استقرار شاخک و بالها و سوراخ تناسلی در آنها با شفیره نر كاملاً متفاوت است.

خسارت

لارو این آفت پس از خروج از تخم ابتدا از پارانشیم بین رگبرگها برگها و سپس از کناره برگ ها تغذیه میکند و برگها را کنگره مانند میکند و در انبوهی بالای جمعیت آفت فقط رگبرگ اصلی باقی می ماند (عکس) ۲۰) (موسوی، ۱۳۹٤ جعفری خالجیری و همکاران، ۱۳۷۷) این آفت در سال ۱۳۶۱ خسارتی را در مزارع برنج رودسر و اطراف رشت سبب شد و در سال ۱۳۶۲ نیز در سطح وسیعی از مزارع برنج استان گیلان حالت طغیانی داشت؛ به طوری که در برخی از مزارم خسارت وارده زیاد بوده و حدود سی هزار هکتار بر علیه این آفت سمپاشی شد (موسوی، ۱۳۶۴). جعفری خالجیری و همکاران (۱۳۷۷) چهار رقم برنج غالب استان گیلان شامل صدر بی نام خزر و سپید رود را مورد مطالعه قرار دادند و نتیجه گرفتند که این آفت روی هیچکدام از ارقام مورد

مطالعه ترجیح میزبانی نشان نمی دهد.

زیست شناسی

این آفت زمستان را به صورت شفیره و گاهی لارو در غلاف و یا داخل کاه و کلش باقیمانده و علف های هرز حاشیه مزرعه و غالباً زیر غلاف برگ سپری می کند. تعدادی از این شفیره ها در اثر خشک شدن و ریخت و پاش بوته ها و در همانجا خاک مزرعه افتاده روی زمستان گذرانی می.کنند با نگهداری شفیرهها در محیط ،آزاد حشرات کامل اواسط فروردین ماه ظاهر میشوند درجه حرارت لازم برای فعال شدن شفیرههای زمستان گذران ۹ تا ۱۲ درجه سانتیگراد است. این پروانهها با پروانههای نسلهای بعدی از لحاظ رنگ متفاوت هستند. پروانه های ماده پس از خروج از پوسته شفیرگی قادر به جفتگیری و تخمگذاری می باشند. حشرات ماده بعد از ،جفتگیری تخمهای خود را در خزانه روی برگ و بندرت در زیر برگ برنج در دو ردیف موازی قرار میدهند عمر حشرات ماده ۵ تا ۷ روز می.باشد تخمگذاری حشرات ماده در شرایط گلخانه و مزرعه متفاوت است به طوری که در شرایط گلخانه تخم ها در یک ردیف ٦ تایی ولی در شرایط مزرعه اکثراً به صورت انفرادی است. دوره تخمگذاری ۱۰/۷ روز و شروع تخمگذاری یک روز پس از جفت گیری یک روز) پس از ظهور حشرات (کامل) می باشد. مدت زمان لازم برای تفریخ تخمها در شرایط گلخانه ۳/۹۹۰۷ و در شرایط مزرعه ۰/۱ – ۲/۲۵ روز است (جعفری خالجیری و همکاران (۱۳۷۹ تعداد تخم موجود در دستجات تخم آفت ۳ تا ۲۱ عدد و میانگین ۵/۹۰۲ عدد بوده است و هر حشره ماده در طول عمر خود ۱۵۰-۲۰۰ عدد تخم می گذارد. علومی صادقی و خرازی (۱۳۶۲) تعداد تخم آفت را ۱۰۰۰ عدد ذکر کرده اند. تخمها در اردیبهشت ماه وقتی دمای محیط به حدود ۱۹/۴ درجه سانتیگراد می رسد در عرض ۵ تا ۶ روز و در تیر ماه با متوسط دمای ۲۹/۳ درجه سانتیگراد بین ۲ تا ۳ روز تفریخ می شوند علومی صادقی

و خرازی (۱۳۶۲ دوره لاروی آفت ۱۸ تا ۲۵ روز طول میکشید موسوی (۱۳۶۳). البته جعفری خالجیری و همکاران (۱۳۷۹) دوره لاروی را در شرایط گلخانه ای ۲۰۱۳ روز و در شرایط مزرعه ۱۸/۵۰۰/۳ روز تعیین کردند. لاروها پس از کامل شدن به طرف نوک برگهای خورده شده که تنها با رگبرگهای اصلی به بقیه برگ متصل است رفته و در آنجا برگ را بطور عرضی تا زده و لبه های آنرا به هم می چسبانند و محفظه ای را ایجاد میکنند و درون آن به شفیره تبدیل شوند. این گونه شفیرهها همگی بدون دیاپوز بوده و رنگ آنها ابتدا سبز است که با گذشت زمان به رنگ زرد متمایل به قهوه ای در می.آیند شفیرههای با دیاپوز غالباً . آیند. شفیرههای با دیا پوز غالباً زیر غلاف برگ و به ندرت زیر برگهای پائینی برنج تشکیل میشوند و رنگ آنها نیز قهوه ای سوخته می باشد. دوره شفیرگی در اردیبهشت ماه ۶ روز و در تیرماه ۴ روز است و میانگین دوره شفیرکی ٤-٨ روز و متوسط ۵۱۰/۰۸ روز میباشد. شفیرههای بدون دیایوز که اغلب تنها به رگبرگهای اصلی متصل هستند با اندک حرکتی از بوته جدا شده و بداخل آب مزرعه میافتند و آب مزرعه یکی از عوامل مهم جابجایی و پراکندگی آفت میباشد. لاروها نیز ثبات زیادی ندارند و هرگاه ضربه ای به بوته ها وارد شود به زمین میافتند و همراه آب مزرعه به دیگر بوته های سالم انتقال پیدا می کنند. از این خاصیت میتوان برای جمع آوری لاروها استفاده نمود زیرا لاروها در حالت عادی و خصوصاً در ساعات گرم روز در سطح زیرین برگها و در امتداد رگبرگها بی حرکت مانده و به خاطر همرنگی با برگ برنج از چشم پنهان میمانند تغذیه لاروها هنگام شب و ساعات خنک روز صورت میگیرد و تراکم آن در زیر درختها و نقاط سایه دار مزرعه بیشتر است. بطور کلی دوره تکاملی یک نسل این آفت حدود ۳۰ روز طول میکشد و در سال ۳ نسل ایجاد . می کند. تعداد کمی از جمعیت آفت نسل چهارمی نیز ایجاد میکند (موسوی) (۱۳۶۳) حشرات کامل نسل اول اوایل تا اواسط اردیبهشت ماه نسل دوم اوایل تا اواخر خرداد ماه نسل سوم در اکثر مزارع برنج در مرحله ظهور خوشهها دیده میشود و بوتهها در این مرحله برگ جدیدی تولید نمی کنند و تراكم نسل سوم آفت بیشتر از دو نسل قبلی است و در نتیجه خسارت وارده شدید است. اکثر لاروهای نسل سوم پس از شفیره شدن به دیاپوز رفته و بهمین صورت زمستان را تا بهار سال بعد سپری میکنند و درصد بسیار ناچیزی از آنها به پروانه تبدیل شده و نسل چهارمی را ایجاد می نمایند. این نسبت ممکن است تا حد صفر نزول نماید ،(موسوی (۱۳۶۴) در گیلان نیز ۳-۳ نسل در سال دارد جعفری خالجیری و همکاران (۱۳۷۹ عامل بروز دیاپوز این آفت طول روز می باشد. بعلاوه ازدحام جمعیت و شرایط نامساعد نیز در بروز دیا پوز مؤثر می باشد.

روش های کنترل

از آنجایی که برنامههای کنترل شیمیایی علیه این آفت اثرات منفی قابل ملاحظه ای روی محیط زیست بویژه دشمنان طبیعی آفت در بر دارد لذا بکارگیری راهبردهای مدیریت تلفیقی آفات احتمالاً برای کنترل مؤثر این آفت نیز ضروری می.باشد این برنامه ها باید مبتنی بر حفظ و یا استفاده از دشمنان طبیعی باشد. سن شکارگر (Andrallus spinidens (F از خانواده Pentatomidae با بیولوژی آفت هماهنگی لازم را دارد وقتی جمعیت آفت به حداکثر می رسد جمعیت شکارگر نیز حداکثر می.شود میزان کارآیی تغذیه ای پوره سن ٥ شکارگر، ۷ عدد و برآورد شده است غنی نیا و عبادی، ۱۳۸۱ حشرات کامل نر و ماده بطور متوسط ۱۲/۷ عدد همچنین محقق نیشابوری و نجفی نوایی (۱۳۸۳) میزان شکارگری سن مذکور را در شرایط گلخانه و مزرعه بررسی کردند در شرایط مزرعه متوسط لارو کشته شده توسط پوره سن ۵ و حشره كامل بترتيب ۱/۱۰/۰۳۳ و ۰/۰۸۱ ۱/۸۷ عدد بدست آوردند و در شرایط گلخانه میانگین لارو کشته شده آفت بوسیله پورههای سن ٢، ٣، ٤، ٥ و بالغ بترتیب در سال اول ٠/١٠/٤٣٠/٠٠٦ /۰/۰۰۰ ۱/۲۸ ۰/۰۰۰/۰۰۰/۰۰۰ ۱/۹۲ و در سال دوم ٠/١٠/٠٠٥، ٠٠٠/٠٠٧ ۰/۰۲ ١/٢٣٠/٠٢۰۱/۲۰ و ۱۲/۲٠/٠٦ تعیین کردند میزان کارآیی پورههای شکارگر مذکور با افزایش سن حشره افزایش مییابد کارآیی زنبور تریکوگراما و میزان پارازیتیسم طبیعی در مزارع سمپاشی نشده ١٥/٦٢ و در مزارع سمپاشی شده ٤/١٥ درصد و بالاخره در کرت های رها سازی شده ۳۷/۶۸ درصد بوده است ولی) پور و علوی پور (۱۳۷۷)

همچنین شفیرههایی که در داخل بقایای برنج و علفهای هرز حاشیه مزارع گذاشته میشود توسط زنبور (toplectis conquisitor (Say عکسهای ۴۳) تا (۴۶) در شرایط گیلان پارازیته می شود میزان این پارازیتیسم تا اواسط آبان ماه حدود ۶۲-۷۵ درصد بوده است. این زنبور احتمالاً ۲ نسل روی این شفیرهها ایجاد میکند جعفری) خالیری و همکاران (۱۳۷۹) آنها

و ویروس چند وجهی

N.P.V

همچنین قارچ پاتوژن موسكاردين سبز Metarhizium anisoplia را به عنوان عوامل بیولوژیک با اهمیت دانستند لذا این عوامل میتوانند پتانسیل بیولوژیک مناسبی

برای این آفت باشند.

کامنت بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین دیدگاه‌ها

دیدگاهی برای نمایش وجود ندارد.

دسته‌ها