بیماری بلاست برنج
...

برنج يكی از مهم ترين و قديمی ترين محصولات زراعی است كه در دنيا كشت شده و از دانه آن به عنوان غذا استفاده ميگردد،بطوری كه غذای بيش از نيمی از مردمان مناطق گرمسيری و نيمه گرمسيری را تشكيل ميدهد. برنج در دنيا دارای سابقه پنج هزارساله بوده كه ابتدا در جنوب شرقی آسيا (هندوچين) كشت آن آغاز گرديده و سپس به ساير نقاط دنيا گسترش يافته است .

در حال حاضر 90 درصد برنج دنيا در جنوب شرقی آسيا توليد ميگردد و در خارج از آسيا كشورهای برزيل و اياالت متحده با توليد نيم درصد برنج مصرفی جهان، دارای سابقه دو هزار ساله بوده و درايران استان های گيلان و مازندران از مناطق مهم توليدبرنج در ايران به شمار ميروند، البته غير از اين دو استان در 16 استان ديگر كشور نيز برنج كشت ميگردد .

برنج به رنج به دست می آید. برنجکاری واقعا کار شاقی است با در آمدی نه چندان مطلوب . برنج یکی از مهم‌ترین محصولات کشاورزی به‌حساب می‌آید با این‌ حال در برخی مواقع ممکن است این محصول دچار بیماری شده و انواع آفات و بیماری‌ها باعث از بین رفتن و وارد شدن خسارات مالی فراوان شوند.

اگر شما نیز در زمینه‌ی کشت برنج فعالیت دارید و بیماری‌های مختلف، بارها موجب آسیب دیدن محصولاتتان شده، با ما همراه باشید.

عالئم بیماری

قارچ روی برگها وقسمتهای مختلف خوشه وگره ساقه به ندرت گاهی روی غلاف برگ ايجاد لكه می كند لكه ها ی روی برگ بيضوی ودر دو انتها كم وبيش نوكدار يا همان دوكی شكل هستند مركز لكه ها معمولا خاكستری يا سفيد بوده و حاشيه آنها قهوه ای يا قهوه ای قرمز مي باشد معمولا علائم به صورت لكه های كوچك شروع شده و بتدريج آب سوخته، سفيد رنگ وخاكستری يا به صورت نقاط ابي رنگ مي شود . لكه ها در رقم حساس و در شرايط مطلوب به سرعت بزرگ شده و برای مدتی خاكستری باقی می مانند، روی رقم خيلی مقاوم لكه ها قهوه ای وسرسوزنی است .

در روی برگهای رقم حساس ممكن است لكه های زيادی به وجود آمده و در اثر توسعه آنها سبب خشكيدگی ومرگ آنها گردد يا نشاها يا بوته ها درموقع پنجه زنی در مزرعه كاملا خشك شوند. درحالی كه روی ارقام مقاوم،گاهی لكه های سر سوزنی تشكيل ميشود .

گره ها الوده شده وقسمت انتهاي بوته مي خشكد .

نقاط مختلف خوشه احتمال آلودگی داشته و سبب پوسيدگی گره گردن ويا انشعابات فرعی آن می گردد . درصورت پيشرفت بيماری دانه ها پوک وسنبله ها به رنگ سفيد مايل به خاكستری در می آيند. علائم اوليه بيماری بلاست بستگی به شرايط اقليمی دارد. درنواحی معتدل كه دوران بارانهای ريز با بارندگی خفيف طولانی می باشد ،بلاست برگ در مرحله پنجه زدن شديد بوده واغلب تمام بوته ها می ميرند.

درنواحی گرمسير روی گياهچه ها لكه هایی ايجاد می شود كه بعد از نشاء كاری به ندرت آلودگی شديد است ولی اگر محيط مناسب شود بلاست گردن رخ می دهد ..(نعمتي 1390 ) Yoshii در سال 1937 برای لكه های روی برگ ، سه منطقه بنامهای هاله، كناره و منطقه ميانی مشخص نمود. هاله كه اطراف لكه ها است، منطقه نفوذ ترشحات قارچ (اسيد آلفاپيكولينيك و پيريكوالرين و پيريكولول) است و به رنگ زرد ميباشد. اين آنزيمها مانع تنفس گياه و سبب كاهش مقاومت سلولهاس برنج ميشوند. در منطقه نكروزه شده و كنارس مواد و ديواره سلولها دژنره شده و تغيير رنگ می يابند در حالی كه در منطقه ميانی سلولها كاملا تجزيه، خرد و منهدم شده اند. نقاط مختلف خوشه احتمال آلودگی داشته و سبب پوسيدگی گردن و يا تمام جاهای منشعب از آن ميگردد.

خسارت بیماری

بيماری بلاست به خاطر پراكندگی وسيع و اثر انهدام كنندگی آن به عنوان يكی از بيماری مهم و اساسی برنج به حساب می آيد ميزان خسارت اين بيماری در دنيا به صورت كامل برآورد نشده و ميزان خسارت بيماری در نقاط مختلف دنيا متفاوت است مثال در هندوستان طی سالهای (1960و1961) خسارت محصول حدود 0.8 درصد كل محصول ثبت شده ، در صورتی كه در فيليپين درمناطقی كه شرايط محيطی مناسبی دارد بيماری بلاست بيشتر وجود دارد ، هزاران هكتار از محصول برنج بيش از 50 درصد خسارت ديده اند . خسارت بيماری در ايران به درستی معلوم نيست و بر اساس گزارشهای موجود ، خسارت در بعضی از نقاط مانند رودسر به طور متوسط تا 20 درصد محصول براورد شده است .

آلودگی محصول در مرحله آخر پنجه زنی و در مرحله شكم ، معمولا زمانی برای جبران خسارت رشد رويشی نمی گذارد و خسارت به محصول هم جدی تر است بيشترين خسارت بيماری بلاست در مرحله خوشه كه گاهی باعث نابودی تمام محصول می شود اتفاق می افتد .

بيماری بلاست معمولا بعلت انتشار وسيع و تاثير مخرب آن در شرايط مناسب آب و هوايی ، بيماری اصلی برنج بوده و مورد توجه است. گياهچه های آلوده برنج يا بوته های آلوده برنج در مرحله پنجه زدن اغلب كاملا ميميرند. آلودگی های سنگين روی دم خوشه اغلب زيان ميرسانند .

kuribayashi و Ichikawa درسال 1952 فرمول 2/8 Y = 69/0 X + را برای تعيين كاهش محصول بوسيله انتشار داده اند كه y درصد كاهش محصول به زمان آلودگی بستگی داشته كه هر چه زودتر آلودگی صورت گيرد، خسارت بيشتر است و يا اگرقسمتهايی از خوشه ها آلوده شود يا اگر قبل از آلودگی ميزان بلاست برگ بيشتر باشد، خسارت مراحل ديگر بيمار هم بيشتر خواهد بود. بلاست برگ سبب كوتولگی بوته ها، كاهش محصول خوشه های كامل و وزن هزار دانه و وزن شالی و غيره ميگردد .

Padmanabhanدر 1965 تخمين خسارت را در واريته های مقاوم و حساس نواحی اپيدمی و غير اپيدمی، كرتهای سمپاشی شده و نشده با قارچكشها از 0/4 درصد تا 17/4 درصد تعيين نموده است. در سال ،1974 Yamaguchi اظهار نموده است كه خسارت وارده بوسيله بلاست برنج در ژاپن بطور متوسط 300000 تن ميباشد كه اين مقدار در موقع شدت بيماری به 600000 تن در سال ميرسد .

از آنجاييكه بسياری از مزارع برنج با نزديكی به فصل حداكثر رشد رويشی و زايشی نزديك می شوند، مديريت مبارزه و يا تعامل با آفات و بيماريها نقش مهمی در كاهش ميزان خسارت عملكردی شاليزار را دارا می باشد. آشنايی با انواع آفات و بيماری ها و تعيين آستانه خسارت و بهترين نحوه مبارزه با آنها كه هم از نظر اقتصادی فشار زيادی به كشاورز بدليل قيمت سموم وارد نسازد و هم بهترين اثر را در كنترل اين عوامل مخرب زراعت برنج در مديريت مزرعه ای بسيار اهميت دارد . بسياری از سمپاشی ها درسطح مزارع ميزان حداكثر تاثير گذاری بر روی عوامل محدود كننده عملكرد را ندارد كه ضرورت دارد كشاورزان با وسواس بيشتری به آن توجه نمايند . نتايج تحقيق مهندس خسروی و همكاران (1387 ) نشان داد كه بين درصد آلودگی به بلاست گردن در مزرعه و ميزان آلودگي بذربه قارچ عامل بيماري همبستگي مثبت و معنی دار در سطح يك درصد وجود دارد .

تاثیر مواد غذای بر روی شدت يا کاهش بیماری بلاست برنج

ازت:

ازت يكی از عناصری است كه به منظور افزايش محصول درتغذيه گياه بكار ميرود. ولي مصرف بی رويه آن باعث تشديد بيماری بلاست می شود.

اثر ازت روی بيماری با شرايط خاک ، اقليم و همچنين روش كاربرد كود ازته متفاوت است .

ظرفيت نگه داری عناصرغذايی در آنها كم است مانندخاكهای ماسه ای يا زمينهای كم عمق ،تاثير بيشتری درتوسعه بيماری بلاست دارد. علاوه براين مصرف بيش از حد نرمال اين عنصر سبب افزايش در جوانه زنی اسپور،تشكيل اپرسوريوم و اسپوردهی پاتوژن در روی گياه می شود . كود سرک زياد و كود سبز اغلب باعث تشديد بيماری بلاست برنج می شود .

فسفر :

اثر كود فسفر روی بيماری بلاست برنج معمولا زياد نيست. آزمايشات در ژاپن نشان داده ، در زمينی كه ازت به ميزان زياد مصرف شده ، كاربرد كودهای فسفره زياد نيز بيماری بلاست را تشديد می نمايد در حالی كه مقدار فسفر كم باشد رشد گياه نيز كم شده يا مانع رشد آن می شود. استفاده از فسفات ، بيماری بلاست برنج را كاهش مي دهد ولی كاربرد بيش از حد فسفر سبب تشديد بيماری بلاست می شود .

در خاكی كه از لحاظ پتاس غنی باشد بيماری هميشه با افزايش پتاس كه مقدار زيادی ازت هم به ان اضافه شده، شديد ميشود. علت اين امر را مشاهده كردن كه جوانه زدن اسپورها وايجاد ديسك چسبنده در قطره شبنم روی گياهی كه مقدار زيادی پتاس دريافت كرده ، تحريك شده است.

پتاسیم :

آزمايشات اوليه درژاپن نشان داد ه كه مصرف پتاس الودگي به بيماري بالست برنج راكاهش مي دهد ولي بعدا معلوم شد كه مصرف زياد پتاس درصورتي كه بوته ها مقدارزيادي ازت كسب كرده باشند سبب تشديد بيماري مي شود. برسيها در ژاپن نشان داد كه در خاكهاي كه مقدار پتاس كم است ، مقدارزياد پتاس داده شود ، بيماري را براي مدتي شدت داده ،ولي بعدا اثر بيماري را كاهش مي دهد .

سیلیس :

بوته های برنجی كه سلولهای اپيدرمی آنها ، حاوی مقدار زيادی تركيبات سيليسی بوده و سيليكاته شده اند ، ازبيماری بلاست كمتر خسارت می بينند و با افزايش سيليس بوته برنج مقاوم مي شود .

تحقيقات در ژاپن نشان داده كه تراكم و استقرار سيليس در سلولها در مراحل اوليه نفوذ قارچ به اپيدرم سليكاته شده و لايه سيليسی نمی تواند مانع رشد بيشتر قارچ شود .

نتايج مهندس خسروی و همكاران(1385) نشان داد كه بين ميانگين تعداد سلول های سيليسی شده در برگ برنج و درصد

آلودگی مزارع برنج به بلاست گردن همبستگی منفی و معنی دار در سطح احتمال پنج درصد وجود دارد هر چند اين ارتباط هميشه ثابت نيست. همچنين تعداد سلول های سيليسی شده يكی از متغيرهای مؤثر روی درصد آلودگی بلاست گردن خوشه ارقام مورد بررسی می باشد و با افزايش سن گياه ميزان سيليس در برگ افزايش می يابد .

نتايج تحقيقات زيادی در داخل و خارج از كشور آثار مثبت عنصر سيليسيوم را در بهبود رشد و عملكرد برنج و افزايش مقاومت در مقابل بيماريها (مانند بلاست) و آفات و استرس های محيطی نشان داده است .همچنين اين تحقيقات بيان ميدارند كه مصرف سيليسيوم به افزايش راندمان كودها كمك خواهد نمود .

سيليس به علت اثر مثبتی كه روی رشد برنج دارد يك عنصر ضروری برای گياه به شمار می رود اين عنصر باعث افزايش محصول وجلوگيری ازسميت ناشی از آهن ،منگنز وتسهيل جذب فسفر توسط گياه می شود .

سيليس به صورت منوسيليسيك جذب گياه می شود وبه علت عدم جابجای ،دربافتهای مسن جمع می شود .بنابراين برگهای جوان برنج سيليس كمی دارند ونسبت به بيماری بلاست خيلی حساس هستند.محققان زيادی نشان دادند كه سيليس شدت تعدادی ازبيماريهای مهم برنج راكاهش می دهد .ولك وهمكاران درتحقيقات خود به اين نتيجه رسيدندكه بين محتوای سيليس دربرگ وميزان حساسيت به بيماری بلاست همبستگی منفی وجود دارد وهر برگ درمرحله خروج ازغالف بيشترين حساسيت رادارد وباافزايش سن حساسيت انها كم می شود ،تا زمانيكه كاملا مقاوم می شود،محتوای سيليس ودرجه حساسيت برگها درهرزمان به مقدار سيليكات قابل استفاده برای ريشه وابسته است.هوری گزارش كرد كه تعداد برگهای الوده به بيماری بالست يك همبستگی مثبت وتعدادسلولهای سيليسی شده دربرگ يك همبستگی منفی بادرصد بالست خوشه دارد.سوزاكی بامصرف سيليكات سديم به نسبتهای 2،4،8گرم درهرگلدان به اين نتيجه رسيد كه درجه مقاومت به بيماری بلاست به نسبت سيليكات مصرف شده افزايش می يابد اما در4گرم تاثير خوبی دررشد برنج داشته است . لاشن وهمكاران بالا رفتن محتويات سيليس دربرگها وايجاد مانع مكانيكی دربرابر آلودگی ناشی از قارچ عامل بيماری بلاست ،درپی كاربرد سيليس گلدان را گزارش كردند.

بيماري بلاست موردبرسی قرار گرفت كه به اين صورت بود :

اين طرح به صورت آزمايش فاكتوريل ،بادوفاكترازت وسرباره گرانوله شده در 4 سطح و به صورت بلوک كاملا تصادفی درسه تكرار در مزرعه واقع درموسسه تحقيقات برنج رشت اجرا شد . منبع ازت ازتركيب اوره،درچهارسطح

60=2n ;0=1n 120=4n;90=3n;كيلوگرم درهكتاربراساس ازت خالص ومنبع سيليس سرباره گرانوله شده كوره های

ذوب اهن دارای 34% 2sio ،درچهار سطح0=1si 300،=2si600،=3si900،=4siكيلوگرم درهكتار از فرم ناخالص بودكه

تاثير آنها روی بيماری بلاست در دو مرحله برگی وخوشه ،سلولهای سيليسی شده وميزان محصول برنج در رقم حسن سرای موردبرسی قرار گرفتند. اجرای اين آزمايش در هر دو سال در يك قطعه زمين انجام شد كه سالهاي قبل نيز برنج كاري مي شد وهر تيمارازمايشي از سطوح مختلف ازت و سيليس درسال دوم در همان كرتی كه در سال اول به آن اختصاص يافته بود،انجام می شود. محاسبات آماری داده های مربوط به فاكتر ازت وسيليس روي بيماري بلاست در مراحل برگ ،گردن و خوشه ،عملكرد محصول وتعداد سلولهای سيليسی شده دربرگ پرچم برنج رقم محلي حسن سرای نشان داده كه عنصر ازت درميزان بيماری بلاست ومحصول درهردو سال تاثير مثبت داشته واثر ان درسطح %1معنی دار بود ولی اثر آن درسيليسی شدن سلولهای اپيدرم برگ معنی دار نبود .دراين بررسی مشخص گرديد كه فاكتور سيليس روي هيچ يك از معيارهای اندازه گيری شده مذكور تاثير معنی داری نداشته است . به علاوه اثرمتقابل اين دو عنصر نيز معنی دار نبود. نتايج حاصله نشان می دهد كه سيليس مورد مصرف دراين آزمايش كه به صورت سرباره ناخالص گرانوله شده كوره های ذوب آهن بود تاثير مثبتی روی هيچ يك از معيارهای مورد ارزيابی نداشته است هرچند كه در سال دوم افزايش تعداد سلولهای سيليسی شده برگ پرچم رابه همراه داشت اما اين افزايش ،كاهش مورد انتظار دربيماری بلاست گردن وخوشه رابه همراه نداشت بررسي های انجام شده توسط محققان ديگر نيز هميشه منجر به كاهش بيماری نشده است . باتوجه به انتشار گزارشهای زيادی كه آثار مثبت سيليس را تائيد نموده است به نظر می رسد كه اين موضوع ازجنبه های ديگر نظير زمان كاربرد،نوع وميزان خلوص عوامل موثر درجذب ان توسط گياه و شرايط خاک قابل برسی می باشد .ميزان جذب عنصر سيليس براساس نوع گياه متفاوت است.مثال درگندم به صورت غيرفعال جذب ودربرنج به صورت فعال جذب ميشود ميزان نياز گياهان مختلف به سيليسيم متفاوت است دربرنج حدود 108درصد نيتروژن جذب می شود .گياه برنجی كه 5 تن در هكتار دانه توليد مي كند حدود 470-230 كيلوگرم سيليسيم عنصری را از يك هكتار زمين برحسب نوع خاک و رقم جذب می كند براي داشتن رشد ساقه و برگهای سالم وقوی وجود سيليسيم الزامی است . تحت چنين شرايطی حساسيت برنج نسبت به بيماريها و آفات كاهش مي يابد .سيليسيم در شاليزار ها سميت منگنز وآهن را كاهش می دهد .ك مبود سيليس بيشتر در خاكهای شنی وباتلاقی ومردابی بوجود می ايد .مصرف زياد علفكشها در يك يا دو بار موجب اختالال درجذب سيليس درگياه می شود لذا بايد از مصرف زياد علفكش درمزارعه جلوگيری كرد . گرمای زياد اب هم جذب سيليس را دچار مشكل می كند .افزايش جذب سيليس ،افزايش جذب فسفر را به همراه دارد. سيليس ميتواند از سايه اندازی گياهان بر روی يكديگر با مستقيم نگه داشتن برگها ی آنها ،كاهش در حساسيت گياهان به خوابيدن درسطح خاک،كاهش دربروز الودگی های قارچی درمزرعه شود .

مستقيم بودن برگها عاملی مهم بر جذب نور از سوی گياهان اثر می گذارد .مستقيم بودن برگ ،با افزايش مصرف ازت كاهش می يابد و سيليس موجب مستقيم نگه داشتن برگ می شود وبه اين ترتيب اثر منفی مصرف زياد ازت را برجذب نور به ميزان قابل ملاحظه ای كاهش می دهد . وبه اين ترتيب اثرات منفی افزايش مصرف ازت به استحكام ساقه و حساسيت ساقه به خوابيدن برروی سطح خاک وبيماري بلاست به وسيله سيليس خنثی می شود .

چکیده اثرسیلیس برروی برنج :

با وارد شدن سيليس به درون بافت ماشوره ای برنج اين بافت را استحكام مي دهد (اين استحكام در نتيجه گياه را در برابر بيماريهای چون بلاست) باعث شكسته شدن و ورس درگياه برنج مي شود( محافظت می كنند·با افزايش سيليس جذب فسفر هم افزايش می يابد اثر فسفر)باعث ايجاد ريشه قوی و گسترده ، ساقه های محكم و ضخيم، تشكيل و پرشدن دانه ، افزايش كميت محصول و زود رسی محصول برنج می شود.

 در ديواره ساختمانی سلول برگ قرار گرفته وباعث ايستادگی برگ و سايه گستری كمتر برگ و در نتيجه نفوذ بيشتر نور به درون كانوپی و افزايش فتوسنتز می شود .

مسمويت ناشی از زيادی منگنز)باعث كلروز می شود ( را كم می كند·مقاومت گياه در برابر سوختگی غلاف برگ (blight sheath (و جرب و …. می شود.

عوامل مهم الودگی برنج به بیماری بلاست :

1- رطوبت خاک

2- ارقام مختلف محلی و زودرس حساس و يا نيمه حساس به بيماری بلاست هستند .

3- درجه حرارت (24تا28) درجه سانتی گراد

4- زيادی ازت موجب شدت بيماري مي شود

5- رطوبت هوا

6- قارچ عامل بيماری داراي نژادهای زيادی است

7- فاصله كاشت

8- نوع محصول

9- تعداد خال در هر كپه هنگام نشاء كاری

كنترل بيماری

جلوگيری از انتقال گياهان(نشاء ) آلوده .

استفاده از بذور سالم

كود ازته زياد مصرف نشود ، مصرف كود ازته چند مرحله ای .

نشاء كاری را زودتر انجام دهيم

مقدار سيليس خاک را با دادن سيليكات كلسيم افزايش دهيم

تنظيم زمان كاشت به طوری كه بوته ها زودتر از بارندگيی اواخر تابستان به خوشه روند( با شماره 4 ادغام گردد).

كاشت ارقام مقاوم و يا متحمل

انهدام بقايای گياهی داخل زمين

مبارزه با علفهای هرز حاشيه مزارع

استفاده از اطلاعات هواشناسی براي پيش بينی اپيدمی مهم است ضد عفونی بذر بااستفاده از ويتاواكس- تيرام ، بنوميل ، كاربندازيم و غيره.(خسروي1385)

مهندس خسروی وهمكاران درسال 1387بيان داشت سمپاشی گياه توسط سمومی همچون قارچ كش تری سيكالزول %75به ميزان نيم كيلو در هكتار و يا وين 400 سي سي در هكتاراستفاده گردد.

-كاشت ارقام مقاوم و پر محصول )نعمت ، فجر، شفق، شيرودی و هيبريد و …استفاده از منابع ژنی مقاوم به اين بيماری درتهيه ارقام اصلاح شده و پرمحصول درگيلان متداول شده است وهمه ارقام معرفی شده نظير سپيدرود،بجار مقاوم به اين بيماری می باشند. رقم خزر در مرحله برگی مقاوم ودرمرحله خوشه دهی نيمه حساس می باشند.ولی اين گونه ارقام به دليل اقتصادی وفرهنگی قسمت كمی از سطح زيركشت اين محصول رابه خود اختصاص داده است وهمچنان قسمت اعظم مزارع استان زير كشت ارقام محلی وحساس می باشد به همين دليل ساير عواملی كه درتوسعه يامحدود ساختن گسترش اين بيماريی دخيل هستند مورد توجه قرارگرفته است .

رعايت اصول صحيح زراعت برنج مانند فاصله كاشت و تراكم بوته و …)كاشت زود هنگام برای فرار از بيماري بلاست برگی (رعايت بهداشت زراعی[1]مديريت صحيح تغذيه ) مصرف متعادل و بهينه كودها و بخصوص مصرف تقسيطی كود ازته)

-مديريت بيماری بلاست در خزانه: در صورت مشاهده آ لودگی در خزانه، سمپاشی نشاها باقارچكش مناسب توصيه می گردد .

-مبارزه شيميايی (در مرحله پنجه زنی و ظهور خوشه)

اهمیت ضد عفونی کردن بذر :

تقريبا 90  درصد ازمحصولات غذايی دنيا به وسيله بذر تكثير می شوند . بذر باكيفيت بالا به عنوان يكی ازمحصولات كشاورزی مصرفی شناخته شده است و يكی از جنبه های مهم كيفيت بذر علاوه بر درصد جوانه زنی وخلوص بذر، عاری بودن از عوامل بيماری زا بذر زاد می باشد . طبق توصيف سينكلر، بذر دنيای كوچکی برای ميكروبها است كه توانايی حمل انواع گسترده اي ازقارچها، باكتريها، ويروسها،نماتدها و….. را دارند كه قادرند باعث ايجاد بيماريهايی درگياهچه ها يا گياهان گردند . درسالهای اخير افزايش داد و ستد وهمچنين تبادلات بين المللی بذر به شكل بذر تجارتی و نيز به شكل ژرم پلاست موجب ريسك در افزايش انتشار عوامل بيماری زای گياهی می شود از طرف ديگر عوامل بيماری زای بذر زاد می تواند موجب :

 1.كاهش محصول

 2.نقصان وكاهش در جوانه زنی

 3.توسعه وگسترش بيماری گياهی

 4.تغيررنگ وچروكيدگی دربذرها

 5.ايجاد تغييرات بيوشيميايی در بذرها

 6.توليد سموم مختلف در بذرها

بذ آلوده متمايل به سفيد و درصورت آلودگی شديد پوک وچروكيده وسفيد رنگ هستند فاكتورهای محيطی ، مانند دما و رطوبت نسبی هوا و رطوبت خاک نقش مهمی درچرخه بيماری بازی می كنند.

ضدعفونی بذر: تاكنون بيش از هفتاد نوع بيماری برای برنج در دنيا گزارش شده كه اكثر آنها بذرزاد می باشند. با توجه به بذرزاد بودن اكثر بيماری های برنج، استفاده از بذر سالم ضروری می باشد. تهيه بذر از مزارع سالم و عاری از بيماری، استفاده از بذر بوجاری شده و ضد عفونی بذر ضروری می باشد. در ضدعفونی بذر نيز هيچ كدام از روش های ضدعفونی، اعم از شيميايی و يا حرارتی به تنهايی نمی تواند همه عوامل بيمارگر مهم بذری را ريشه كن نمايند. لذا تلفيقی از روشهای درمانی برای ريشه كنی عوامل بيماری زا در بذر مورد نياز می باشد .

اهميت داشتن اطلاعاتی در مورد علائم يك بيماری و يا چگونگی ايجاد بيماری ، در يافتن راه حلهای مختلف برای مبارزه و

مديريت بيماری و جلوگيری از خسارت وارده توسط آن می باشد. هدف از تمام روشهای مبارزه، حفاظت گياه وجلوگيری از آلودگی آن توسط بيمارگرها می باشد تا در معالجه و مبارزه با آنها. بعد از ابتلای گياه به بيماری ، حتی يك بيماری (واگيردار) گياهي وجود ندارد كه بتوان با روشهای درمانی در مزرعه كنترل نمود. از طرفی هدف از مديريت بيماری ها دستيابی به مقاومت پايدار می باشد.

مقاومت پايدار مقاومتی است كه كاهش مصرف سموم را به دنبال داشته و برای مثال اگر يك رقم گياه در سطح وسيع، زمان طولانی و محيط مناسب برای بيماري به كار گرفته شود، شكسته نمی شود. بنابراين توليد يك رقم مقاوم هدف نهايی نيست بلكه پايداری مقاومت است كه مد نظر بوده و كاهش مصرف سموم را به دنبال دارد. لذا در مديريت بيماری ها، تلفيقی از روشهای مختلف اعمال می شود ( استفاده از ارقام مقاوم، روشهای زراعی، كنترل بيولوژيك و مبارزه شيميايی). در اين صورت، وابستگی به مبارزه شيميايی كمتر بوده و زمانيكه ساير روش های كنترل موثر واقع نشوند، برای نگهداری بيماری در زير سطح زيان اقتصادی از سموم مربوطه استفاده می شود .

مديريت خزانه برنج برای جلوگیری ازعوامل  بیماری زا :

وقوع و شدت بيماری های گياهچه در سال های اخير رو به افزايش بوده و در مواقعی كه فصل بهار هوای سرد، توأم با بارندگی باشد. خروج و استقرار گياهچه در خزانه، تحت تأثير قرار گرفته و درصد زيادی از خزانه ها علائم متنوعی از علائم گياهچه ای را بصورت سوختگی، پژمردگی، پوسيدگی و زردی نشان می دهند. در مواردی از دست رفتن همه گياهچه ها در خزانه باعث شده تا كشاورز مجدداً اقدام به خزانه گيری نمايد. در اين شرايط كه با تغييرات ناگهانی درجه حرارت محيط همراه می باشد، تعداد زيادی از گياهچه ها در شرايط تنش قرار گرفته و دچار مرگ و مير مي شوند. تنش ايجاد شده سبب می شود تا عوامل بيماري زای گياهچه و پارازيت های فرصت طلب در اين شرايط درصد بالای مرگ و مير گياهچه ها را در خزانه باعث شوند. از طرفی عدم مديريت صحيح زراعی باعث شيوع بيماری ها در خزانه شده و تعداد زيادی از گياهچه ها در خزانه تحت تأثير شرايط نامساعد رشدی قرار می گيرند .

از آنجائيی كه مديريت صحيح زراعی قسمتی از مديريت مبارزه با بيماری ها در خزانه می باشد، در صورت آشنايی كشاورزان با نحوه مديريت صحيح ، جمعيت عوامل بيماری زا به اندازه ای نمی رسند كه باعث ايجاد خسارت شوند. درصورت آشنايی كشاورزان با بيماري های مهم گياهچه در خزانه، ضمن اينكه شناخت و آگاهی كشاورزان نسبت به عوامل خسارت زا افزايش مي يابد، آنها را برای مديريت صحيح بيماری در خزانه هدايت می نمايد .

احداث خزانه در محلی كه بافت خاک سبكی داشته واز لحاظ مواد غذايی نيز غنی باشد. همچنين در سال قبل زراعی، بيماری های خاكزی در محل احداث خزانه شيوع نداشته باشد .

احداث خزانه بصورت جوي پشته ای باشد .

كاشت بذر در خزانه در درجه حرارت های حداقل 12 الی 14 درجه سانتيگراد صورت گيرد، بطوريكه در يك هفته آينده هوای خوبی پيش بينی شده باشد .

در نظر گرفتن ميزان مناسب تراكم بذر در واحد سطح (تنك درنظر گرفتن بذر هنگام كاشت آن).

جلوگيری از حالت غرقابی و ماندابی دائم آب در خزانه. نحوه آبياری بطريق گردشي بوده و تناوب خشكی و آبياری در خزانه رعايت شود .

تهويه مرتب خزانه ها در هوای گرم و آفتابی صورت پذيرد .

سمپاشيی خزانه ها درصورت مشاهده علائم بيماري بلاست براساس نظر كارشناسان حفظ نباتات منطقه با قارچكش های وين، بيم يا هينوزان به ميزان يك در هزار صورت پذيرد. سمپاشی خزانه با دوز بالایی علف كش ) قبل از كاشت( ، قارچكش و استفاده بيش از حد كود ازته باعث مرگ و مير گياهچه می شود. بين مصرف علف كش و كود دهی در خزانه و يا سمپاشی با قارچكش بايد 7 روز فاصله باشد .

استفاده صحيح از كودهای ازته، پتاسه و فسفره و خودداری از مصرف بيش از حد كود ازته كه به صورت سرک مصرف می شود.

درصورت استفاده بيش از حد كود ازته در خزانه بيماری ها شيوع بيشتری می يابد

مبارزه شيميايي: (درگيلان اثر قارچكشهاي اديفنفوس،بنوميل،توپسين ام، كاربندازيم،كيتازين وكاسومين مورد آزمايش قرارگرفت و درنتيجه قارچكش اديفنفوس موثرتر از بقيه سموم تشخيص داده شد. ايزديار در آزمايشات خودنشان داد كه قارچكشهای تريسيكالزول ، گوزاتين، كاربندازيم،مانكوزب،زينب،بنوميل و اديفنفوس همگی اثركنترل كنندگی روی بيماری بلاست دارند ولي 12 اثربعضی از آنها بهتر بود. اخوت وشريفی تهرانی نيز قارچكش تری سيكالزول را موثرتر از قارچكشهای بنوميل ،مانكوزب،اديفنفوس و كاربندازيم دركنترل بيماری بلاست گردن گزارش كردند.

قرار دادن نشاها به مدت نيم الی يك ساعت قبل از انتقال نشا به زمين اصلی در محلول قارچ كش وين (WIN) به نسبت 4 سی سی در ليتر و قارچكش بيم به ميزان 2 گرم در ليتر .

در اين صورت در مرحله پنجه دهی نيازی به مبارزه شيميايی عليه بيماری بلاست نمی باشد

-در صورت مشاهده لكه های اوليه بيماری و مساعد بودن شرايط محيطی ( هواي خنك ابري و رطوبت باالي 90 درصد ) در اوايل مرحله پنجه زنی تا حداكثر پنجه زنی سم پاشی با قارچ كش بيم به ميزان نيم كيلو در هكتار ويا وين به نسبت 400 سی سی در هكتار .

-در صورتي كه 45روز بعد از نشا كاری علائم بيماری بلاست به صورت شديد مشاهده نشود نياز به سم پاشی در اين مرحله نمی باشد .

-در مرحله خروج 20درصد خوشه ها از غلاف سم پاشی با يكی از قارچ كشهای بيم BIM (به نسبت نيم كيلو گرم در هكتار و يا وين به نسبت 400 سی سی در هكتار ) 400 سی سی در 400 ليتر آب براي يك هكتار )

تاخير در زمان سمپاشی تا زمان ظهور كامل خوشه ( پاک سر شدن ) موفقيت آميز نمی باشد .

-هنگام سمپاشی با سم پاش های قوی از برخورد مستقيم محلول سم با خوشه (در مرحله گل دهي) اجتناب شود. سم پاش ترجيحا در غروب و هنگام آرام بودن هوا ودر جهت باد انجام شود .

-از اختلاط سموم حشره كش و قارچ كشي كه با هم اثر نا سازگاري (آنتاگونيستی) دارند اجتناب شود .

-مبارزه بیولوژيک :
پديده آنتاگونيستی بين قارچها و باكتريهای مختلف با قارچ عامل بيماری بلاست وجود دارد كه در حال حاضر به صورت كاربردی استفاده نمی شود و در مرحله تحقيقات آزمايشگاهی و گلخانه ايی و مزرعه ای است. (خسروي1387)

•نتيجه گيری :
•برای اينكه اين بيماری خسارت زيادی به محصول برنج می زند تمامی كشاورزان اين بيماری را می شناسند ونوع وميزان
مصرف سموم را نيز ميدانند .
•تنها موردی كه كشاورزان باهم اختلاف نظر دارند زمان سمپاشی ميباشد .
طبق نظرسنجی به عمل آمده اكثر كشاورزان بهترين موقع سمپاشی را زمان بعد ازخوشه دهی ياهمان (پاک سر) شدن ميدانند درحالی كه اين زمان برای مبارزه مناسب نيست و بيماری در گياه اثر خود را زودتر ميگزارد وبعد از اثر گزاشتن بيماری بر روی محصول كشاورز شروع به مبارزه می كند وچون بيشترين سمی كه آنها مصرف می كنند بيم يا همان ) تری سيكالزول%75 (يك سم پيشگيری كننده است اثر زيادی در درمان بيماری نداشته وهمچنين زمانی كه بيماری درمرحله خوشه دهی خسارت بزند راه جبران خسارت برای محصول نمی ماند .
•برای مبارزه با اين بيماری فقط نبايد ازمبارزه شيميايی استفاده كرد بهترين مبارزه با اين بيماری استفاده از روش تلفيقی است وهمچنين برايی كم كردن خسارت ناشی از بيماری ،كارشناسان بايد كشاورزان را توجيه كرده تا بهترين روشهای مبارزه وزمان مناسب برای مبارزه با اين بيماری را به كار گيرند.

کامنت بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین دیدگاه‌ها

دیدگاهی برای نمایش وجود ندارد.

دسته‌ها