کرم ساقه خوار نواری برنج
...

Chilo suppressalis Walker

کرم ساقه خوار برنج اولین بار توسط والکر در سال ۱۸۶۳ جمع آوری و شناسایی شده است و در حال حاضر در مناطق برنج خیز کشورهای جنوب شرقی آسیا نظیر ژاپن، فیلیپین،اندونزی، تایلند ،هندوستان، بنگلادش و همچنین در کشورهای اسپانیا ،پرتقال، مصر و اسرائیل انتشار داشته و خسارتی را وارد می نماید (کمالی ۱۳۵۹). این آفت در ایران اولین بار توسط ابرت (۱۹۷۳) از برنج کاری های روستای سرخانی شهسوار جمع آوری و گزارش شده است. در سال ۱۳۵۱ دزفولیان و مستوفی پور از رامسر، چابکسر و آمل جمع آوری و گزارش کرده اند و در حال حاضر در تمام مناطق برنج کاری استانهای گیلان مازندران و گلستان انتشار دارد. مقدس و صیاد نصیری (۱۳۷۴) آن را از استان اصفهان شامل منطقه لنجان غرب، شهرستان زرین شهر و مبارکه گزارش کردهاند. ولی تا به حال از استانهای ،فارس چهار محال بختیاری خوزستان و ایلام (چرداول) گزارش نشده است علاوه بر گونه ،مذکور کرم های ساقه خوار دیگری در دیگر کشورهای دنیا وجود دارند که بیولوژی آنها شبیه همین کرم ساقه خوار می باشد؛ ولی خوشبختانه تا کنون در ایران فقط همین گونه مشاهده شده است.

شکل شناسی

حشره کامل

طول بدن حشره کامل ۱۳-۱۰ میلیمتر و عرض بدن با بال های باز در حشرات ماده ۳۵ میلیمتر و در حشرات نر ۲۰-۲۳ میلیمتر است رنگ عمومی بدن زرد و گاهی متمایل به قهوه ای روشن است. در بالهای جلویی حشرات کامل چند لکه نقره ای رنگ و در حاشیه انتهای هر بال ۵ لکه قهوه ای وجود دارد . بالهای زیرین به رنگ زرد متمایل به سفید و اطراف بالها مجهز به ریشک می باشد.

تخم

تخم ها ابتدا به رنگ سفید متمایل به کرم بوده و در موقع باز شدن به رنگ خاکستری در می آیند.

لارو

طول لاروها موقعی که به رشد کامل میرسند ۲۶ و عرض کپسول سر ۲/۵ میلیمتر میشود. رنگ کپسول سر آنها زرد روشن و نسبتاً متمایل به قهوه ای است. در سطح پشتی بدن، ۵ نوار طولی به رنگ ارغوانی روشن کشیده شده است که سه نوار آن در وسط و دو نوار دیگر در طرفین (پهلو) قرار دارد. نوار وسطی – پشتی باریک و کمرنگ می باشد.

شفیره

شفیره به رنگ قهوه ای روشن با طول ۱۱-۱۳/۵ و قطر ۲/۵ میلیمتر است. محل تشکیل آن دربهار و تابستان داخل ساقه های باقیمانده برنج در مزرعه می باشد.

خسارت

لارو آفت به ساقه برنج حمله می کند. علائم خسارت در گیاه میزبان به دو صورت ظاهر می شود. اگر گیاه جوان مورد حمله قرار گیرد، برگ میانی ( جوانه مرکزی) زرد شده و کم کم خشک می شود. این خسارت معمولا توسط نسل اول آفت در مرحله رویشی برنج ایجاد می شود.در این مرحله، عکس العمل گیاه میزبان، بصورت تولید ساقه های جانبی ظاهر می شود و بدین وسیله بوته های آسیب دیده، تا حدودی خسارت وارده را جبران می کنند. اما اگر حمله آفتمصادف با ظهور خوشه ها و گل کردن بوته ها ( خسارت لاروهای نسل دوم)باشد، گیاه نمی تواند خسارت وارده را جبران نماید بنابراین، دانه ای در خوشه تشکیل نمی شود و سبب سفید شدن خوشه ها می گردد. اگر آلودگی در شروع تشکیل دانه ها صورت گیرد سبب لاغری و شکننده شدن آنها می شود. ساقه های آلوده بسیار ضعیف و شکننده بوده به طوری که در اثر نسیم شکسته شده و باعث خراب شدن و انهدام ساقه های مجاور می گردند. اگر مبارزه با نسل اول به خوبی انجام نگیرد و حمله آفت در مرحله گل کردن برنج صورت گیرد، در آن صورت یا دانه اصلاً تشکیل نمی شود و یا اینکه خوشه های برنج سفید رنگ ،لاغر، سبک و بسیار شکننده مانده و در موقع خرمن کوبی، برنج ها خرد شده و از نظر قیمت و بازار پسندی بسیار تنزل پیدا می کنند. در موقع برداشت نیز ساقه های آلوده به کرم ساقه خوار با وزش باد شکسته و روی زمین می افتند. این ساقه ها دارای سوراخ های ریز زیادی هستند که در داخل آنها لاروهای زیادی دیده می شود.

زیست شناسی

این آفت زمستان را به صورت لارو کامل در داخل پوشال های باقیمانده محصول بعد از برداشت و علفهای هرز میزبان واسط موجود در مرزهای برنج حاشیه مزارع و نهرهای آبیاری شامل سوروف E. crus-galli var submetica Echinochloa crus-galli var crus galli و اویار سلام Cyprus difformis و lignus .. سپری می کند. کرم ساقه خوار از لحاظ دامنه میزبانی چندخوار( الیگوفاژ) بوده و در مزارع برنج در دوره رشد برنج (خزانه و زمین اصلی) روی بوته ها تخمریزی کرده و سیکل زندگی و نسل های خود را در روی میزبان اصلی تکمیل می نماید و پس از برداشت برنج، لاروها به روی علف های هرز موجود در اطراف مزرعه مهاجرت می نمایند. در شمال ایران ۲۲ گونه علف هرز میزبان برای این آفت شناسایی شده است. این آفت تمام فصل پاییز و زمستان را به صورت لارو کامل سپری می کند، لاروهای زمستان گذران در اوایل فروردین به شفیره تبدیل شده و شفیره ها در اواخر فروردین ماه بتدریج تبدیل به حشرات بالغ می شوند که پروانه های نر و ماده ۲۴ ساعت پس از ظهور جفت گیری کرده و افراد ماده تخمهای خود را در دستجات ۳-۲۷ عددی روی ساقه سطح زیرین و یا رویی برگهای فوقانی برنج قرار می دهند و بدین طریق آلودگی زراعت جدید را سبب می شوند و در نسل های بعدی تخم های خود را بیشتر در برگهای پایینی و یا جایی از ساقه که مجاور برگ باشد قرار می دهند. تخمگذاری آفت تدریجی بوده و هر حشره ماده بطور متوسط ۲۰۰-۲۳۰ عدد تخم می گذارد. حشرات ماده پس از تخمگذاری روی تخمها را با ماده قهوه ای رنگی می پوشانند. عمر حشرات کامل بسته به شرایط آب و هوایی متفاوت و معمولاً بین ۴ تا ۵ روز می باشد. دوره جنینی رشد تخمها تابع شرایط فصلی و آب و هوایی است به طوری که در ۱۱ مرداد ماه ۵ روز می باشد. آستانه دمایی رشد تخمهای این حشره ۱۰ درجه سانتیگراد است. لاروهای حاصله ابتدا از قسمت سبز برگها تغذیه می کنند. این آفت در سن ۱ و ۲ لاروی برگخوار است و از سن ۳ وارد غلاف برگ مورد حمله شده و از همانجا ساقه را سوراخ کرده و به داخل ساقه نفوذ می کند و با تغذیه از داخل ساقه ها باعث قطع آوندها، زردی و پژمردگی و خشک شدن برگها می شود. لاروها پس از ورود به داخل ساقه ها تمام مراحل دوره لاروی را در آنها سپری می کنند و موقعی که به سن آخر لاروی می رسند اندازه آنها به ۲۶ میلیمتر میرسد. لاروها پس از 30-45 روز تغذیه در داخل ساقه ها، کامل شده و سپس به شفیره تبدیل می شوند. دوره شفیرگی بسته به شرایط محیطی ۶-۱۲ روز طول می کشد و پس از طی این مدت حشرات کامل ظاهر می شوند. در برخی از کشورهای جنوب شرقی آسیا نظیر تایلند که در سال دوبار زمین به زیر کشت برنج می رود، این آفت ۶ نسل در سال ایجاد می کند ولی در ایران (اصفهان) ۲ نسل (مقدس و صیاد نصیری ،۱۳۷۴) و در شمال ایران ۲ تا ۳ نسل ایجاد می نماید.( مستوفی پور و همکاران ،۱۳۷۴) حشرات کامل نسل اول در شرایط آب و هوایی گیلان از بیستم اردیبهشت تا اول خرداد ماه ( این موقع با زمان نشاهکاری برنج در مزرعه اصلی همزمانی دارد) و حشرات کامل نسل دوم اواسط تیر ماه (حداکثر جمعیت از اواخر تیر ماه تا اوایل مرداد ماه ) ظاهر می شوند (در این زمان برنج در حال خوشه دهی می باشد و برنجهای زودرس خوشه دار هستند و از خسارت شدید فرار کرده اند.) شدت بروز خسارت نسل دوم تا اواخر مرداد ماه ادامه پیدا می کند. اگر حشرات ماده این نسل قبل از پایان تیرماه تخمگذاری کرده باشند می توانند نسل دیگری را در شهریور ماه بوجود آورند. این زمان مصادف با برداشت برنج است و می تواند فقط در روی ارقام دیررس خسارت جزیی وارد نماید و در مجموع خسارت قابل توجه نمی باشد. لاروهایی که فرصت تکمیل بیولوژی خود را ندارند از بین می روند، در غیر این صورت لاروهایی که از اوایل مرداد ماه به بعد بوجود می آیند.

پس از کامل شدن به دیاپوز رفته و تمام طول فصل پاییز و زمستان را به همان حالت لارو سن آخر در فرم دیاپوز باقی می مانند (رضوانی و شاه حسینی، ۱۳۵۵ موسوی ۱۳۵۸). الگوی توزیع فضایی مراحل نابالغ این آفت را صائب و گرامی (۱۳۷۹) بررسی و نتیجه گرفتند که نوع پراکنش لارو درشت و شفیره (به صورت یکنواخت)، لارو متوسط تصادفي و لارو ریز به صورت تجمعی بوده است.

لاروهای سن آخر قبل از اینکه به شفیره تبدیل شوند قسمتی از ساقه برنج را به طرز ظریفی نازک می کنند تا پروانه ها بتوانند به راحتی از آنجا خارج شوند در اوایل بهار پس از سپری شدن مرحله شفیرگی حشرات کامل ظاهر می شوند. خروج حشرات کامل مصادف با سبز شدن نشاءها در خزانه است زمان ظهور حشرات کامل در منطقه لنجان اصفهان حدود دهه دوم اردیبهشت بوده است ( مقدس و صیاد نصیری (۱۳۷۴).

روشهای کنترل

الف- کنترل زراعی

1- جمع آوری برگهای آلوده در هنگام نشاء:

ممکن است کشاورزان به دلیل عدم آشنایی با این آفت نشاءهای آلوده را از خزانه به مزرعه اصلی منتقل نمایند. در صورت آلودگی برگ ها جمع آوری برگ های آلوده به تخم سوزاندن و له کردن آنها در کاهش جمعیت آفت بسیار مؤثر است.

2- اجرای کشت گیاه دیگر بعد از برداشت برنج:

مستوفی پور و حیدری (۱۳۱۷) با بررسی عملیات زراعی و کشت شبدر برسیم نتیجه گرفتند که آلودگی در زمین های آیش نسبت به زمینهایی که به زیر کشت شبدر برسیم رفته، بیشتر است. اگر چه آنها مهمترین عامل انتقال آفت از سال قبل به سال بعد را علفهای هرز میزبان حاشیه مزرعه که کانون و منبع ذخیره و نگهداری لاروهای زمستان گذران آفت می باشند، دانستند. این لاروها در اوایل بهار به شفیره و سپس به حشرات کامل تبدیل می شوند و آلودگی و خسارت زراعت جدید برنج را باعث می شوند، لذا هرگونه عملیات زراعی که برای انهدام آنها از نیمه اول فروردین ماه و قبل از تبدیل شدن لاروها به شفیره و پروانه انجام شود در تقلیل جمعیت ساقه خوار بسیار مؤثر است. آنها همچنین معتقدند که اگر این کار توسط همه زارعین در سطح گسترده انجام شود در بسیاری از موارد ما را از مبارزه شیمیایی بی نیاز می سازد. اجرای کشت شبدر برسیم در موقع بلااستفاده بودن زمین انجام می شود( از زمان برداشت تا کشت مجدد حدود ٦ ماه زمین در فصول پاییز و زمستان بدون کشت است)، لذا میتوان پس از برداشت ،زمین را به زیر کشت شبدر برد. اجرای این روش باعث کاهش جمعیت آفت می شود. بعلاوه اهداف زیر را نیز تأمین می نماید:

۱-۲- تأمين علوفه دامی منطقه.

۲-۲- افزایش ازت خاک

۳-۲- تهیه کود

٢-٤- ايجاد کار و درآمد در فصول پاییز و زمستان برای زارعین و برنجکاران.

-۵-۲- از بین بردن علفهای هرز حاشيه مزرعه.

مستوفی پور و حیدری (١٣٦٧) همچنین اعلام نمودند مزارع اصلی برنج عامل اصلی انتقال آفت در زراعت جدید نیست، چون آیش در زراعت برنج شمال کشور مرسوم نیست و زمین همه ساله به زیر کشت برنج می رود. مزارع برنج برای نشاء كارى حداقل ٦ بار زیر و رو شده و کلیه پوشالها و علفهای هرز داخل مزرعه و روی مرزهای فرعی از بین رفته و تلفات در این قسمتها به حدود صد در صد می رسد و آنچه باعث نگهداری آفت در فاصله بین دو زراعت می شود همان علفهای هرز حاشیه مزرعه می باشد.

موسوی و کریمیان (١٣٦٦) تراکم جمعيت کرم ساقه خوار را در مزارع شخم خورده پس از برداشت با قطعات کشت شده با شبدر مقایسه نمودند. آنها معتقدند که شخم زمستانی در مقایسه با شخم بهاره و یا مزارع شبدر کاری که آن هم در بهار قبل از ظهور پروانه های ساقه خوار شخم زده می شوند، تأثیری بر کاهش جمعیت آفت ندارد لذا شخم زمستانه را برای مبارزه با کرم ساقه خوار الزامی نمی دانند؛ زیرا عملیات شخم فقط در داخل مزرعه انجام میشود و علف های هرز حاشیه مزرعه که عامل مهمی در بقاء و پایداری آفت هستند، آسیبی نمی بینند. بنابراین عملیات کنترل علفهای هرز باید به گونهای انجام شود که علفهای هرز حاشیه مزرعه را نیز در برگیرد.

3– کف بر کردن محصول:

در موقع برداشتT محصول حتى المقدور بايستى کف بر شود و یا به عبارت دیگر از پائین و نزدیک طوقه گیاه برداشت شود تا تعداد کمتری لارو زمستان گذران در مزرعه باقی بماند.

4- جلوگیری از انتقال آفت به انبار:

خوشه های بریده شده را به مدت چند روز روی زمین در همان مزرعه نگهداری می کنند تا خشک شوند و سپس با خرمن کوبهای معمولی خرد می نمایند تا بدینوسیله لاروها له شده و از بین بروند و در صورت عدم دسترسی به خرمن کوب می توان با استفاده از فستوکسین آنها را ضدعفونی نمود.

5- آب تخت نمودن مزرعه بلافاصله بعد از شخم:

اجرای این روش در کاهش جمعیت لاروهای زمستان گذران بسیار مؤثر است.

6- کندن و سوزاندن علفهای هرز حاشیه مزارع:

چون آنها عامل اصلی نگهدارنده لارو زمستان گذران و از مهمترین عوامل انتقال آفت از سالی به سال بعد می باشند، بنابراین انهدام کامل آنها در سطح منطقه گام مهمی در به حداقل رساندن جمعیت آفت است. این علفها شامل شال تسبیح ،گندمیان ،خروش، چک واش ،بندواش ،قميش، الابر اویار سلام، قیاق و سوروف می باشد.

7- استفاده از ارقام زودرس یا تهیه خزانه زیر پلاستیک.

8- استفاده از ارقام مقاوم:

این موضوع در سالهای اخیر بسیار مورد توجه بوده است، در این رابطه صائب و محمد صالحی (۱۳۷۷) در سال ۱۳۷۱، ۷۸ رقم خارجی را مطالعه کردند که در بین ارقام مذکور رقم بی نام با ۱۵% سفید شدگی خوشه (W.H) مقاوم ترین بود ولی همه ارقام مورد مطالعه یک هفته مانده به برداشت محصول حساس بودند. آنها در مطالعه دیگری که در سال ۱٣٧٦ انجام دادند رقم خزر را رقم مقاوم و رقم شاه پسند را به عنوان رقم حساس معرفی کرده اند. صائب (۱۳۷۸) در مطالعات تکمیلی خود در روی مقاومت جرم پلاسمهای برنج نسبت به کرم ساقه خوار برنج دریافت که رقم برنج خزر نسبت به نسل اول این آفت مقاوم و نسبت به نسل دوم حساس می باشد و این پدیده در مورد رقم برنج نیام بالعکس بوده .است در آزمایش دیگر مشخص شد که رقم برنج نعمت نسبت به کرم ساقه خوار برنج مقاومترین رقم است. در این مقاومت مقدار زياد سيليس موجود در ساقه نعمت (۱۳/۹) ممكن است تأثير داشته باشد. همچنین مقاومت ارقام متداول خزر و بی نام به ترتیب نسبت به نسل اول و دوم ساقه خوار برنج متوسط بوده است (صائب و همکاران (۱۳۷۹) داس در سال ۱۹۹۷ ابراز کرد که در مقاومت ارقام برنج نسبت به گرم ساقه خوار هم خصوصیات فیزیکی و هم خصوصیات شیمیایی گیاه دخالت دارند.

ب شکار پروانه ها با تله نوری

به منظور جمع آوری حشرات کامل و ممانعت از تخمریزی آنها می توان از تله نوری با نور زرد استفاده نمود زیرا این حشره به سمت نور زرد بهتر جلب میشود.

ج – کنترل فرمونی

صائب و همکاران (۱۳۸۱ قدرت جلب کنندگی فرمون سنتز شده داخلی پروانه ساقه خوار برنج با فرمول Z-11-hexadecenal Z-13-octadecenal و hexadecenal-9- به نسبت ۱:۵:۱ با دزهای ۰۰/۵ ۱ و ۲ میلی گرمی در مقایسه با فرمون خارجی آن در دو منطقه شهرستان رشت و صومعه سرا در سال ۱۳۸۰ بررسی کردند. فرمونهای آزمایشی به فاصله ۲۰ و ۳۰ روز تعویض شدند تله های آزمایشی از نوع دلتا چسبنده بوده و این بررسی از ابتدای کشت برنج تا آخرین شکار پروانههای در آفت ادامه یافت تعداد پروانه شکار شده در تله های فرمونی ساقه خوار برنج سنتز شده داخلی با دزهای ۰/۵، ۱ و ۲ میلی گرمی در منطقه رشت به ترتیب ۱۱۲۵، ۹۳۱ و ۱۱۵۵ عدد بود که در مقایسه با تعداد ۲۲۹ پروانه شکار شده فرمون خارجی بسیار بیشتر بوده است. ملاحظه می شود نتایج حاصله امید بخش بوده است لذا می توان از آنها در قالب مدیریت کنترل تلفیقی کرم ساقه خوار برنج بهره گیری نمود.

صائب (۱۳۷۸) معتقد است که با نصب تله های فرمونی در سطح مزارع میتوان در عمل جفتگیری حشرات بالغ نر ایجاد اختلال نمود. در این روش از مواد فرمونی استفاده می شود که از ابتدای فصل زراعی همزمان با نشای برنج با نصب ۱۰۰ لوله خیزران حاوی ۴ گرم فرمون در هکتار به فاصله ۱۰×۱۰ متر و قرار دادن ورقهای پلیمر اجراء می شود سبب اشباع محیط از مواد فرمونی شده و گیجی و سردرگمی خاصی در رفتار جفتگیری پروانه های نر ایجاد می شود و در نتیجه پروانه های ماده موجود در مزرعه شانس خود را برای جفتگیری از دست می دهند و تخم هایی که حشرات ماده میگذارند تقام نیافته هستند و جنینی از آنها تشکیل نخواهد شد و در نهایت این عملیات سبب عقیم شدن تخمها می شود بر اساس تحقیقات صائب (۱۳۸۲) این روش مانع جفتگیری ۹۰ درصد پروانههای موجود در مزرعه می شود و در مناطقی که تراکم آفت بالا باشد مؤثرتر است و هر قدر سطح اجرای عملیات گسترده تر و یا میزان بکارگیری ماده فرمونی در طبیعت بیشتر باشد، میزان موفقیت این روش در کاهش جمعیت و جلوگیری از خسارت آفت افزایش می یابد. در موقع اجرای این روش توصیه شده که کاربرد هر گونه وسیله جلب کننده پروانه های ساقه خوار برنج مانند تله های فانوسی در داخل مزرعه و مزارع مباور خودداری شود.

کنترل شیمیایی

1- بر اساس مطالعه خسروشاهی و همکاران (١٣٥٤) عملکرد محصول حاصل از کاربرد سموم گرانول بهتر از سموم امولسیونی بوده است. خسروشاهی و همکاران (۱۳۵۸) معتقدند که دو بار گرانول پاشی با سم دیازینون، می تواند ۶۰ درصد محصول را حفظ نماید.

به هر حال استفاده از دیازینون گرانول %10 و 5% ، پادان %4 و فورادان گرانول 3% طبق فرمول های زیر برای کنترل شیمیایی این آفت قابل توصیه است:

اولین گرائول پاشی ۲۱ روز بعد از نشاء و دو نوبت بعدی به فاصله ۳ هفته تکرار میشود.

الحسيني و همکاران (۱۳۷۷) نیز امکان ایجاد مقاومت ساقه خوار برنج را به سموم رایج و ۲ سم جدید به شرح زیر بررسی کردند:

آنها نتیجه گرفتند دوسم رایج شامل دیازینون و ،پادان بیشترین تأثیر را روی کرم ساقه خوار داشتند.

عليرغم گذشت ۳۰ سال از مصرف سموم مذکور در مزارع برنج شمال کشور هنوز این آفت نسبت به آنها مقاوم نشده و این سموم تلفات قابل قبولی رویا تلفات قابل قبولی روی آفت ایجاد می کنند (صائب (۱۳۸۱) ارجمندی و همکاران (۱۳۷۹) اثر سموم گرانوله دیازینون روی عمق ۵ سانتیمتری خاک را بررسی و نتیجه گرفتند سموم گرانوله روی قشر سطحی خاک اثر مخربی دارد و توصیه کردند سموم شیمیایی فقط باید در موارد ضروری و با احتیاط استفاده شود.

ی- مبارزه بیولوژیکی

برخی از باکتریها روی لارو این حشره دارای فعالیت پاتوژنیک هستند. از فرم تجارتی Bacillus thuringiensis به صورتهای زیر برای کنترل آفت فوق استفاده میشود:

B. thuringiensis. فرموله داخل و همچنین Bactosein Diple به مقدار ۲ کیلو در هکتار.

مجیدی شیلسر و همکاران (۱۳۸۱) قارچهای Beauveria bassiana و Metarhizium anisopliae را به عنوان عوامل پاتوژن از بدن لاروهای کرم ساقه خوار برنج جدا و معرفی نموده اند.

قارچ Beauveria bassiana (Bals. Will میتواند مراحل مختلف زندگی کرم ساقه خوار نواری برنج را آلوده نماید. این پاتوژن پتانسیل مناسبی برای کنترل این آفت دارد. مجیدی شیلسر و همکاران (۱۳۸۲) اثر دما را در جوانه زنی رشد شعاعی میسلیوم و بیماریزایی جدایههای قارچ .Beaveria bassiana (Bals. Vuill بررسی کرده و نتیجه گرفتند بیشترین مقدار LT50 در میان جدایهها مربوط به جدایه قارچ Mcb11 با میانگین ۱۵/۱۲ و در دمای ۱۰ درجه سانتیگراد و کمترین مقدار LT50 مربوط به جدایه قارچ Mcb18 با میانگین ۵/۳۵ در دمای ۲۵ سانتیگراد بوده است.

همچنین این آفت دشمنان طبیعی متعددی دارد که برخی از آنها در کنترل آن بسیار مؤثر هستند که در زیر به برخی از آنها اشاره میشود:

1 – زنبور پارازیتوئید Apantelep از خانواده Baconidae .

2- گونه های متعددی از جنس Trichogramma sp

از قبیل T.brassicae پارازیتوئید تخم آفت می باشند.

Trichogramma japanica پارازیتوئید تخم آفت می باشند.

کریمیان و همکاران (۱۳۷۷) زنبور پارازیتوئید T maidis را در زمانهای مختلف رها سازی نمودند و نتیجه گرفتند، رها سازی این زنبور مصادف با ظهور نسل دوم کرم ساقه خوار برنج کارسازتر از نسل اول بوده و به خوبی میتواند جمعیت آفت را تحت کنترل درآورد.

همچنین کریمیان و صحراگرد (۱۳۷۹) T. brassicae Bezdenka را گونه غالب پارازیتوئید تخم کرم ساقه خوار برنج در گیلان اعلام و آستانه پایین و بالای حرارتی آن را به ترتیب ۱۰ و ۳۵ و دمای مطلوب را ۲۵ درجه سانتیگراد تعیین کردند. تعداد نسل این پارازیتوئید در دمای اتاق حداکثر ۲۳ و در دوره های نابالغ در شرایط بین ۸ تا ۷۱ روز برآورد کردند. زمستان گذرانی این حشره در شرایط طبیعی به صورت حشره کامل صورت می گیرد و نسبت جنسی آن در طبیعت ۲ به ۱ (ماده به نر) است و ماده های جفت گیری انحصاراً نتاج نر می دهند.

ولی پور و علوی پور (۱۳۷۷) میزان پارازیتیسم تخم پروانه های برنج را بررسی کردند و اعلام نمودند که درصد پارازیتیسم در تیمار سمپاشی شده ۱۴/۵ درصد و در تیمار سمپاشی نشده ۱۵/۶ درصد بوده است. در مطالعات سایر محققین نیز چنین وضعیتی اتفاق افتاده است. مظفریان همکاران (۱۳۷۷) ۲۷ گونه عنکبوت را از مزارع برنج استانهای شمال مرکزی گزارش نموده که گونه های غالب از خانواده Lycosidae بوده است. اینها به لحاظ فعالیت حشره خواری جزء فون شکارگرها محسوب می شوند و در کنترل گونه های گیاهخوار مؤثرند ولی هیچکدام از اینها شکارگر اختصاصی کرم ساقه خوار نمی باشند.

3- برخی از گونههای سوسکهای خانواده Staphylinidae شکارگر تخم پروانه ها بوده است.

4- پوره ها و حشرات کامل سن شکارچی Andrallus spinidens از لاروها تغذیه می کنند. نجفی نوایی و همکاران (۱۳۷۷) بیولوژی و اکولوژی سن مذکور را بررسی و اعلام نمودند دوره یک نسل در مزرعه ۲۵۱/۶۸ و در آزمایشگاه ۲۴۰/۸۱ روز بوده است. حشره ماده طی ۸-۱۶ نوبت تخمریزی ۴۹۴-۵۱۴ عدد تخم گذاشته اند.این حشره از نیمه دوم آبان با شروع کاهش درجه حرارت و محدودیت منابع غذایی به صورت حشره کامل که حداکثر ۱۰-۲۰ درصد جفتگیری کرده بودند در لابلای کلش برنج و دیگر زراعتها و علفهای هرز داخل و حاشیه مزارع به صورت غیر فعال به سر میبرند و با مساعد شدن شرایط جوی از دهه سوم فروردین تا نیمه اول اردیبهشت ماه در طبیعت فعالیتهای خود را شروع می کنند. در شرایط آب و هوایی مازندران این حشره در طبیعت ۵ نسل دارد. پورههای سن ۲ تا ۵ و حشرات کامل از لاروهای خانواده Pyralidae و Noctuidae تغذیه می کنند و بنظر می رسد که تخصص غذایی ویژه ای ندارند و در نبود غذا در داخل جعبه پرورش خاصیت کانابالیسمی در آنها بروز می کند. ولی درهر صورت به عنوان یک عامل کنترل کننده در کاهش جمعیت آفت مؤثر است.

عوامل تغییر دهنده جمعیت آفت

1- دیر کشت نمودن مزرعه: هوای سرد بهار که باعث دیر کشت نمودن مزرعه میشود یکی از عوامل بالا رفتن جمعیت آفت می باشد.

 2- بقایای گیاهی: بقایای گیاهی موجود در مزرعه سبب میشود شرایط برای پایداری آفت مهیا اثر عوامل نامساعد روی آن کم شود.

3- قطع بوته ها از بالاتر از ۷ سانتیمتری، ( ۶۰ لاروهای زمستان گذران آفت در این محدوده بسر می برند. ) لذا هر گونه عملیاتی که منجر به قطع بقایای محصول از سطح زمین و پاکیزگی مزر شود در نامساعد کردن شرایط برای بقای زمستانه آفت مؤثر می باشد.

4- ارقام با سیلیس پایین: ارقام با سیلیس کم در ساقه ها، باعث طغیان می شوند. بنابراین، هرچه میزان سیلیس ساقه ها بالا باشد در نامناسب بودن محتویات گیاه برای تغذیه مفید و موثر است.

5- برنج هایی که برگ و ساقه طویل دارند، به تغذیه و خسارت آفت حساستر می باشند. بابراین، وضعیت گیاه در تغذیه آفت بسیار تعیین کننده است.

6- مصرف بیش از اندازه کودهای شیمیایی: مصرف کودهای ازته باعث تشدید خسارت آفت می شود، پس مصرف کود باید متناسب با نیاز گیاه و وضعیت خاک مزرعه صورت گیرد.

کامنت بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

آخرین دیدگاه‌ها

دیدگاهی برای نمایش وجود ندارد.

دسته‌ها